کیان رحیمی پور آذرنیاییکیان رحیمی پور آذرنیایی، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

کوچولوی خواستنی من

هفته ی سی و هشتم

سلام دلبند مامان پسر شیطونک من چند روز بیشتر نمونده تا تو عزیزم و تو بغلم ببینم و واسه این لحظه دارم لحظه شماری میکنم از اینکه بعد از این همه مدت که تو کوچولوی نازم مهمون دل مامانی بودی و حالا میخوای بیای بیرون و چشمای خوشگلت  و رو دنیا باز کنی هم خوشحالم و هم دلم میگیره... نمیدونم واسه تموم شدن این روزای خیلی سخت، خوشحال باشم  یا اینکه دلتنگ ... تموم وجودم رو احساسات عجیبی گرفته،خوشحالی ناراحتی ترس دلهره دلتنگی و .... اما مطمئنم تموم اینا درست همون لحظه که ببینمت از بین می ره و فقط و فقط من میمونم و لذت داشتن تو و عشق مادرونه روزای خیلی سختی و از همون اول پشت سر گذاشتم اما با احساس کردن تو و تکون خوردنا...
29 خرداد 1390

بابایی واسط چراغ خواب درست کرده .

سلام بابایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی دیشب بود نمی دونم خواب بودم نبودم کجا بودم درست یادم نیست ولی واسا آره یه چیزایی داره یادم میاد چیز بودم  آها تو فکر بودم که تویه اتاقت به دیوار هست که ازاش ٢ رشته سیم برق زده بیرون . در نتیجه آن ٢ رشته سیم برق می تواند چراغی را روشن کند . اینو من نمیگم تموم دنیا میگه . حتی جمعی از دوستان هم که اینجا هستن و نظر میدن اونا هم میدونن و باز در نتیجه من کاره شاقی انجام ندادم که به این موضوع پی بردم . پس من به چی داشتم فکر میکردم . نه واقعا الان واسه خودم هم سوال شده که من به چی فکر می کردم  که اینو هیچ کدوم از دوستانی که اینجا نظر میدن نم...
25 خرداد 1390

happy daddy's day

بابایی . . . جونمي . . . عمرمي . . . قلبمي . . . دوستت دارم و بهت افتخار ميکنم . اميد که سايه ات تا ابد بر سر من و مامانی باشه از طرف پسملت ، نی نی تو دلی مامان جون که بزودی میخواد بیاد بیرون و بپره تو بغل مهربونت   ...
25 خرداد 1390

Seconds

      Hello son.   My son, I believe your father that you best come to the world.   My God, you gave me. So I believe a healthy, true tones, beautiful, kind, and good boy in future and a better man and father'll be great.   And I, at this stage with a single mother you'll be by your side for purposes which is very important for me to help me. My son never know this will not let you alone will be in any condition.   It is true Did your mother very well, but it will compensate.   Hope you come to count seconds, seconds are repe...
20 خرداد 1390

هفته سی و پنجم

        اینجا همه خوبند خیالت راحت ! من مانده ام و چهار تا هم صحبت این گوشه نشسته ایم و دلتنگ تو ایم بابا...عشق...خدا...عقربه های ساعت !!! ...
11 خرداد 1390

روز مادر مبارکم

امسال اولین سالیه که من مامان شدم با اینکه نی نی مون هنوز تو دلمه اما مامانیم دیگه... واسه همینم روز مادر و به خودم تبریک میگم   و همینطور به همه دوستانی که به تازگی مادر شدن رو تجربه کردن روز مادر همتون مبارک   ...
4 خرداد 1390

tiny baby

See tiny fingers and tiny toes Bright baby eyes, cute baby nose Hear baby gurgles and baby sighs As Mom and Dad sing lullabies   Life is changed, but that's okay It's fun to spend glad hours each day Taking time for all the good That comes along with parenthood     ...
1 خرداد 1390
1